پيام
+
[تلگرام]
حتما مطالعه فرماييد ( پاي اين متن گريه کردم )
استاد علي اکبر رائفي پور :
محسن جان سلام !
نميدانم چرا اين آخرين عکست برايم #روضه_مصور شده است هرکار ميکنم اين تصوير از ذهنم بيرون نمي رود...
آن دود و آن چادر سفيد در پس زمينه عکس ، دلم را به #عصر_عاشورا و #روضه_غارت خيمه ها مي برد
چقدر #خنجر اين تکفيري بر روي بازوي راستت و آن دستار سرخ و آن چهره کريه اش مرا به ياد #شمر مي اندازد ....
اگر جوياي احوالات هم ولايتي هايت باشي عرض کنم وقتي اسير شدي هيچ کس برايت هشتک FREE_MOHSEN# را ترند نکرد اما تو به دل نگير راستش را بخواهي اصلا کسي خبر نداشت که تو صد ها کيلومتر آن طرف تر ، داري #برايشان_ميجنگي ...
همان روز که اسير شدي در تهران مراسم #تحليف بود ، #فدريکا_موگريني هم آمده بود همان که هر وقت #تکفيريها در جبهه نبرد در بن بست مي افتادند تقاضاي مذاکره مي کرد و و برايشان زمان مي خريد و نجاتشان مي داد
نميدانم شايد همان #داعشي که پشتت ايستاده و سر از تنت جدا کرد يکي از آنها باشد !
محسن جان باورت نمي شود همان روز که اسير شدي برخي #نمايندگان_مجلس دور #کعبه #موگريني مي چرخيدند
راستي گفتم #اسارت ، يکيشان سالها پيش در اسارت خطاب به يک خبرنگار زن هندي گفته بود :
اي زن به تو از فاطمه اين گونه خطاب است
ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است
بايد ميديدي چطور گل از گلش شکفته بود و سعي داشت يک موگريني کوچک را در دستگاه تلفن همراهش به #اسارت در بياورد تا بعدش بادي به غبغب بياندازد و به همه بگويد بخدا اين عکس را خودم با همين گوشي گرفته ام و اِلا هرچه فکر ميکنم دليل ديگري نميبينم چون اينترنت پر از عکس هاي خواهر #فدريکا است ! بنده خدا هرچه دست تکان مي داد موگريني نگاهش نمي کرد
آن يکي شان بر روي ميز به پشت دراز کشيده بود تا خودش هم در عکس سلفي باشد و آن ديگري که لباس پيامبر به تن داشت يک دست به گوشي و با دستي ديگر تسبيح مي چرخاند!
گفتم سلفي ،شنيده ام داعشي ها پس از دو روز اسارت سر از تنت جدا کردند و با سر بريده ات #سلفي گرفتند
راستش را بخواهي حالا که گفتم "#سر_بريده " بگذار اعتراف کنم هيچ چيزي در آخرين عکست به اندازه رگ هاي ورم کرده گلويت دلم را آتش نزد !
آخر خوش انصاف چرا همه چيز تو شبيه #روضه است،
محسن به کودک #سه_ساله ات چه بگوييم ؟...
بگوييم پدرت رفت با سَلَفي ها بجنگد تا اينجا عده اي در #امنيت با #حاميان_قاتل_پدرت سِلفي بگيرند
#لا_يوم_کيومک_يا_اباعبدالله
#شهيد_محسن_حججي
https://telegram.me/jeysholmahdi
انديشه نگار
96/7/10
عارفانه هاي يک دوست
چه بگويم چه کنم زخم زبان يکطرف دردبيان يکطرف اي عاشق@};-
شمس الظلام
:'(