زندگی باید کرد..
گاهی وقتها زندگی خیلی خسته کننده است.
تکرار در تکرار..
دوستداری اتفاقی غیر منتظره همه زندگیت را بهم بریزد و تو را از این همه خستگی برهاند.
دوستداری بروی ،تا آنجا ک می توانی بروی و دیگر خبری از تو نباشد.
زندگی است دیگر ..
گاهی دستش را می گذارد زیر گلویت و تورا تا مرز خفگی می برد.
به دنبال تکیه گاهی هستی ک محکم باشد و همیشه حاضر..
عبارت«انّ معی ربِی» را بارها تکرار می کنم..
کاش بیش از تکرارش ب آن یقین داشتم.
اللهم عجل لولیک الفرج
حسش نبود عکس آپلووود کنم