مهمان عزیز
به نام خدای مهر
وارد کوچه شدیم. با انبوه جمعیت روبه رو شدیم که به استقبال آمده بودند. ایشان فرمودند که:« مگر من نگفتم مزاحم مردم نشوید و دیدار بدون اطلاع قبلی باشد». عرض کردیم « از دفتر اطلاع نداده اند».
آقا وارد منزل پدر شهید شدند. زمانی که از راز این اتفاق پرسیدند پدر شهید عرض کرد: «دیشب حاج آقا روح الله را در خواب دیدم. پسرم علیرضا نیز
کنار ایشان نشسته بود، امام رو به من کردند و فرمودند: «فلانی! فردا شب مهمان عزیزی داری از مهمانت پذیرایی کن، رهبر مهمان شماست».
منبع: کتاب همره خورشید